امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crack Up

ˈkrækˈəp krækʌp krækʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb C2
(از نظر روحی) از هم پاشیدن، بیمار شدن، در هم شکستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb
ستودن، تمجید کردن
phrasal verb
(ماشین را) خرد و خمیر کردن
phrasal verb
از ته دل خندیدن
phrasal verb
کسی را از ته دل خنداندن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crack up

  1. phrasal verb break down mentally
    Synonyms:
    become demented become psychotic blow a fuse collapse come apart at seams decline derange deteriorate fail flip out freak out go bonkers go crazy go nuts go off deep end go off rocker go out of mind go to pieces have breakdown schizz out sicken
    Antonyms:
    be calm
  1. phrasal verb Laugh heartily
  1. phrasal verb Cause to laugh heartily
  1. phrasal verb Cry up, to extol

ارجاع به لغت crack up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crack up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crack up

لغات نزدیک crack up

پیشنهاد بهبود معانی